نویسنده : حدیث شهیدی این یادداشت در پایگاه خبری بولتن نیوز وسایت حرف تو لینک شده است .
در طول تاریخ ، استراتژی بازی با مهرچینان داخلی در هر مناقشه ، یکی از سرگرمی های جالب برای ابر قدرت ها از جمله ایالات متحده آمریکا بوده است . شاید یکی از دلایلی هم که آمریکا توانسته در تمامی دوران ها از این دست به سینه های بی اختیار از خود ، سواری بگیرد همین باشد . در این میان شاید برخی از کشورهایی که برای خودشان سابقه ای داشتند ، نمی خواهند در یک دور تکراری قرار بگیرند و سعی می کنند برای خود کم کم فضایی بوجود آورند تا به جای دست آویز بودن ، خود بازیگردان مناقشات باشند ، البته شاید تصور این برنامه در سطح وسیع جهانی ، کمی دور از ذهن باشد ولی لا اقل در سطح منطقه خاکی خود که می توانند آنرا اجرا کنند .
شاید روزی که آمریکا نقشه خاورمیانه را در سالهای دور تهیه می کرد ، هر گز فکرش را هم نمی کرد که بعد از گذراندن سالهای نسبتاً خوب ( از نظر پیشبرد اهداف مستکبرانه اش در خاورمیانه ) به یکباره بخواهد نقشه مورد نظرش را چندین بار تغییر بدهد . البته این تغییر در سالهای نه چندان دور و با انقلاب شکوهمند اسلامی ایران یک بار صورت گرفت و با دفاع جانانه مردم غیور این مرز و بوم در هشت سال جنگ تحمیلی ، دوباره مجبور به تغییر آن شد ولی این روزها با شتاب تحولات مثبت در جمهوری اسلامی ایران ، مجبور به تغییر این نقشه به طور آنلاین و آنی است . بی شک جمهوری اسلامی ایران که امروز با اتکا به قدرت ایمان و علم جوانان خود ، از پیشروهای فن آوری در منطقه و در مورادی هم در دنیاست ، نقش انکار نا پذیری در تحولات منطقه دارد و همین بازیگردانی خوب جمهوری اسلامی در منطقه باعث شده است که غربیها به سردمداری ایالات متحده آمریکا ، مدام در حال تغییر برنامه هایشان باشند . شاید در نگاه وال به این نتیجه نتوان رسید ولی با موشکافی بیشتر مسائل مرتبط ، می توان رد پای بازیگردانی مثبت و عدالت خواهانه جمهوری اسلامی ایران را در تحولات منطقه ، به وضوح مشاهده کرد . یکی از مواردی که به طور واضح و آشکار دستخوش این تغییرات ناگهانی و غیر متعارف است ، مباحث مربوط به جنجال سازی های مستکبران در سوریه مقاوم است .
در این بین آمریکا در طی دو سالی که از تحولات جدید سوریه می گذرد ، چندین بار برنامه هایش را تغییر داده و این مسئله هم برای بازیگران منطقه ای اش ، همانند ترکیه ، خیلی خوشایند نبوده و با اعتراضاتی هم روبرو شده است . همانطور که در مقدمه بحث هم عنوان شد ، این چرخش های استراتژیک ایالات متحده آمریکا باعث شده است کشورهای هم پیمان منطقه ای اش ، در مناقشات جاری در هر مورد ، یک سیاست را در پیش بگیرند و این برای کشورهای منطقه که به هر صورت روابطی هر چند اندک با هم دارند و البته به گردن همدیگر حق همسایگی دارند ! درد سر ساز شود . ترکیه یکی از این کشورهاست که به ظاهر در سر مسئله سوریه با آمریکا دچا اختلاف نظرهایی شده است . بعد از عذر خواهی تلفنی نتانیاهو از اردوغان ( که البته به نظر بیشتر سیاسی بازی است و هنوز مستندی از آن ارائه نشده است) انتظار می رفت که روابط آمریکا و ترکیه در حالت بسیار بهتری قرار بگیرد ولی بر سر مواضع ترکیه در قبال سوریه ، کمی این انتظار به بیراهه رفته است .
البته این مواردی که ذکر شد ، هر گز اختلاف بنیادی نیست . یعنی بر سر اصل ماجرا در سوریه که همان بر کناری بشار اسد باشد ، باهم توافق نظر دارند ، منتهی ، آمریکا با سابقه سالها ویرانگری که دارد سعی می کند ، کمی آرامتر و دست به عصا تر به این مسئله بپردازد و ترکیه که سودای رهبری منطقه را دارد ، کمی تند تر و جسورانه تر و البته احمقانه تر به مسئله نگاه می کند . ایالات متحده آمریکا ، همانند ترکیه ، متوجه شده است که این بازی دو طرفه بین شان ( بین ترکیه و آمریکا ) وارد مرحله جدید شده و دیگر ترکیه ، آنطور که آمریکا می خواهد ، گوش به فرمان نیست و به همین خاطر هم بود که دست به کار بزرگی زد و طرح عذر خواهی نمایشی نتانیاهو از اردوغان را پیش کشید . آمریکا شاید فکرش را هم نمی کرد بعد از این ماجرا ، ترکیه بی ظرفیت ، بخواهد روی دست خود آمریکا هم بلند شود . ترکیه در جریان سوریه ، به شدت به دنبال حمایت بی دریغ و بی چون و چرا از اخوان المسلمین است و تصور می کند که بعد از برکناری احتمالی بشار اسد ، می تواند تحولات سوریه را از طریق اخوان المسلمین هدایت کند و البته این آرزو با توجه به سوابق و شرایط جاری منطقه ، فقط در حد همان آرزو باقی خواهد ماند .
البته تحلیل مسائل جاری خاورمیانه ، به تنهایی نمی توان فقط مسائل سوریه را در نظر گرفت و یا به تنهایی مسائل فلسطین و یا عراق را مد نظر قرار داد بلکه باید به این حوادث به چشم یک زنجیره برنامه ریزی شده و البته هدایت شونده نگریست و در تحلیل هر کدام از رویدادهای مذکور به جریانات مرتبط هم نیم نگاهی داشت . در همین جریان سوریه ، نمی توان از حواشی آن که در حال حاضر در حال تبدیل شدن به متن هستن به سادگی گذشت . بعنوان مثال اقلیم کردستان در شمال عراق که در روزهای آغازین مناقشات سوریه وارد بازی شد ، این روزها به یکی از معضلات اصلی در گره به هم پیچیده سوریه تبدیل شده است و شاید بپرسید چرا سوریه ؟! بله ، حضور کردها در آن منطقه و البته دارا بودن ذخایر نسبتاً خوب نفتی در اقلیم کردستان و ترس از نزدیکی آنها با کردهای ترکیه و سوریه و نهایتاً جدا شدن اقلیم کردستان از عراق ، همه و همه از جمله مسائلی هستند که می توانند مستقیم بر عملکرد کشور ها و گروه های دخیل در مناقشه سوریه تاثیر بگذارند .
در طرف دیگر ماجرا ، عربستان سعودی قرار دارد که بسیار ناراضی تر از ترکیه به نظر می رسد ، چرا که احساس می کند کلاهی نسبتاً گشادر بر سرش رفته است . در سالهای گذشته عربستان سعودی به شریک جدی آمریکا در منطقه بدل شده بود واز آن بعنوان طئمه ای برای جمهوری اسلامی ایران استفاده می شد و البته هنوز هم در سطح پایین تری ادامه دارد ولی با بازبینی تحولات جدید در خاورمیانه ، آمریکا بر آن شد ، شرکای دیگری برای خود دست و پا کند که در این میان به قطر و ترکیه روی آورد و این دو هم انصافاً خوب برای آمریکا دم تکان دادند ، طوری که عربستان سعودی با تمام هزینه هایی که برای آمریکا و اسرائیل در منطقه کرده است ، دیگر به هیچ وجه شریکی جدی برای آمریکا در کنترل و هدایت مناقشات منطقه ای نیست .
در تمامی تحولات منفی خاورمیانه که این روزها در حال وقوع است و متاسفانه چیزی جز نابودی و ویرانی برای ملتهای منطقه ندارد و البته هم توسط اسرائیل و هم آمریکا هدایت می شود ، می توان رد پای مثبت جمهوری اسلامی را بعنوان کشوری قدرتمند و تاثیر گذار و خیرخواه نسبت به ملتها و جدی برای حل مشکلات آنها مشاهده نمود . شاید انتخاب دیگری به جز ایران برای رهبری عادلانه خاورمیانه نتوان متصور شد . این خیرخواهی و تلاش برای ارتقاء سطح ملتهای منطقه بی شک در نهایت می تواند به افزایش سطح عمومی عدالت و آگاهی بیانجامد که در این صورت ، عوایدش نصیب همه خواهد شد ، نه فقط ایران . این فعالیت های مثبت جمهوری اسلامی ایران در منطقه به شدت معادلات کشورهای دارای خوی استکباری را بر هم زده است و سبب شده ضمن تغییر مدام برنامه هایشان ، فشارهای بسیار شدیدی را به ملت جمهوری اسلامی ایران وارد کنند . انشاءالله در یادداشت بعدی به عوامل و اهداف ایجاد این فشارهای ناعادلانه و غیر منطقی و غیر قانونی علیه ایران خواهم پرداخت .